با شروع مدرسه یا هر تغيير مهمي براي کودک مانند تنها ماندن در کنار پرستار کودک، ترس کودک شما را تهدید میکند. اضطراب میتواند هم به والدین و هم فرزندان آسیب برساند. اضطراب در کودکان بسیار رایج است و اغلب در حدود سه یا چهار سالگی شروع میشود. جان واکر، استاد روانشناسی بالینی دانشگاه مانیتوبا و توسعه دهنده یک برنامه کامپيوتري به نام "مربیگری برای اعتماد بنفس" است که به والدین کمک میکند، با اضطراب فرزندان خود مقابله کنند.
اين استاد دانشگاه معتقد است: "اگر چه اضطراب در اکثر بچهها تشخیص داده نميشود ولي از هر 10 کودک، يک کودک سطح بالايي از استرس را تجربه خواهد کرد که به عنوان یک اختلال اضطراب شناخته میشود." خبر خوب این که روانشناسان چندین استراتژی برای کمک به کودکان مضطرب دارند که در اين جا به 6 مورد از مهمترين آنها اشاره خواهيم کرد. اين 6 مورد به کودک شما در غلبه بر اضطراب و نيز افزايش اعتماد به نفس کمک خواهند کرد.
"با اين که نگرانیهای ما میتواند به جا باشد، اضطراب هم بخشي از احساسات معمولي ما بوده و ما باید در مورد آن با بچهها صحبت کنیم" اين جمله از سوزان مکنزي روانشناس و رئیس بخش پزشکی کودکان، جوانان و خانواده در مرکز اعتیاد و سلامت روانی است و اين محقق، اضافه ميکند: اضطراب میتواند کمک کننده باشد و تنها زمانی که تبدیل به یک ترس نامتناسب میشود مشکل ساز است." او توصیه میکند که به کودک خود کمک کنید تا یاد بگیرد که احساسات خود را مانند اضطراب تشخیص دهد. او میگوید: "با دادن نام به آن، شما به کودکان کمک میکنید تا بفهمند که آنها تنها کسانی نیستند که اين احساس منفي را تجربه میکنند.
سعی کنید از یک کتاب برای شروع مکالمه استفاده کنید. مکنزی کتاب سنجاب ترسو اثر ملاني وات را توصیه میکند (اين کتاب در ايران ترجمه شده و در بازار موجود است). در داستان اين کتاب یک سنجاب مهربان اما ترسو با ترسهای خود (چيزهايي که در تاریکی کمین کرده اند) مقابله میکند تا دوستان جدیدی بسازد.
دکتر واکر میگوید مواجه شدن با ترسها قدرتمندترین راه برای غلبه بر هر گونه اضطراب است و این مساله آن قدر که به نظر میرسد ترسناک نیست. او میگوید چیزی که بیشتر از هر چیز دیگری اضطراب را ادامه میدهد اجتناب است. آیا کودک شما از سگ میترسد یا نگران خواندن با صدای بلند در مدرسه است. به احتمال زیاد او سعی میکند از همه اینها به هر قیمتی اجتناب کند.
واکر توضیح میدهد اگر شما به دلیل اضطراب از چیزی دوری کنید شما فرصت یادگیری نحوه مقابله با آن را ندارید. تقسیم کردن اين مواجه شدن، به مراحل کوچکتر میتواند به شما کمک کند تا مواجه با ترس آسانتر شود. اگر کودک اضطراب جدایی داشته باشد، تنها گذاشتن او با یک پرستار کودک در ابتدا براي او ترسناک است. سعی کنید در شروع اين پروسه زمانی که در خانه هستید پرستار کودک را بیاورید بنابراین کودک شما میتواند به تدريج با آن شخص راحت شود. بعد از چند ملاقات، زمانی که پرستار کودک آنجاست برای پیاده روی کوتاه مدت، سری به بیرون بزنید. به تدریج کودک را به سپري کردن وقتش با پرستار، بدون حضور شما عادت دهيد. واکر میگوید تمرین، کلیدی برای کمک به کودکان برای یادگیری مهارتها برای مقابله با شرایطی است که آنها را مضطرب میکند.
طبق گفته مکنزي "کار کردن روی تنفس عمیق در زمان آرامش میتواند به تمرين روش تنفس عميق و ايجاد آمادگي استفاده از آن، در زمانهاي پر استرس توسط کودک شما، کمک کند. مکنزی توضیح میدهد" زمانی که شما مضطرب میشوید ضربان قلب، افزایش پیدا کرده و تنفس شما کم عمقتر میشود". این تنفس کم عمق به این معنی است که اکسیژن کمتری به ماهیچهها و مغز شما میرسد که اضطراب و ترس و نگرانی را افزایش میدهد. روانشناس مذکور در ادامه میگوید "با آهسته کردن همه چيز به وسيله تنفس عمیق، ضربان قلب را کاهش خواهیم داد و احساس آرامش فیزیکی بیشتری خواهیم داشت."
اگر کودک کوچک شما دائما نگران از شما سوال میکند که اگر خانه ما آتش سوزی شد چه؟ اگر فراموش کردی که منو از مدرسه برگردانی چه؟ اولین واکنش شما این است که بگوييد این اتفاق رخ نخواهد داد و همه چیز خوب خواهد بود. اما واکر میگوید این ایده بهتر است که سوال را از او بپرسید که چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر اتفاق بيفتد تو چه کار ميکني؟
واکر میگوید: "مشخص است زمانی که کسي نگران است، اگر شما به طور مداوم به او اطمینان خاطر بدهید، این تنها اطمينان خاطر شما است که نگرانی را از بین میبرد و اگر روزي باشد که شما حضور نداشته باشيد و خبري از اطمينان خاطر دادنهاي شما نباشد، نگرانيهاي آن فرد دوباره باز ميگردد. بنا بر همين نکته، درخواست از کودک برای پاسخ دادن به سوال خودش به او کمک میکند که خود، مشکل را حل کند و اين اطمينان خاطر از درون خود او نشات بگيرد. اين مساله میتواند او را با اعتماد به نفستر کند و به او تواناييهايي برای مقابله با مسائل محل کار و ديگر مشکلات آینده میدهد."
اگر کودک شما نمیداند که چه باید بکند، زمان آتشسوزی چگونه خانه را ترک کند، یا چگونه به دفتر مدرسه برود و از آنها بخواهد که با شما تماس بگیرند (در صورتي که شما در پایان وقت مدرسه هنوز دنبال کودکتان نرفتهايد)، شما بايد او را براي این موقعیتها آماده کنيد. این یک روش فرضی برای کمک به او برای مواجه شدن با ترسهایش است و او خواهد فهمید که این شرایط ترسناک در حقیقت قابل کنترل هستند.
تمرین در هر زماني که انجام شود خوب است. تمرين به کودک شما کمک میکند تا کارهایی را انجام دهد که پیش بینی میکند با اضطراب همراه باشد. برای مثال اگر کودک شما از شروع مدرسه میترسد، حرف زدن در مورد ترس او مفید است ولي در عين حال میتوانید قبل از شروع فصل مدرسه، او را به مدرسه ببرید و با همدیگر در زمین بازی، بازی کنید. حتی ميتوانيد از معلم برای یک گشت زدن در کلاسها خواهش کنید. فرزند شما با نشستن بر روي صندلي کلاس، وقتي که کلاس خلوت است ميتواند ببیند که کلاس شبیه به چه خواهد بود. واکر میگوید: "حرف زدن در مورد يک موضوع با کودک، مفید است اما تمرین فیزیکی بسیار موثرتر است" و بچهها هر چه بیشتر بتوانند چیز هایی که آنها را میترساند تمرین کنند راحتتر خواهند بود.
راضي کردن یک کودک برای انجام دادن کاري که به طور طبیعی میخواهد از آن دوری کند، چالش برانگيز است ولي اين مساله کلیدی برای غلبه بر اضطراب است. مطالعهای که در اين مورد در مايوکلینیک آمريکا انجام شد، نشان داد، کودکانی که از شرایط ترسناک اجتناب میکنند بيشتر مستعد اضطراب هستند.
واکر میگوید که استفاده از پاداش برای تحریک کردن کودکان برای مواجه شدن با شرایط سخت عصبی، خوب است. او میگوید وقتی که کودکان کار سختی را انجام میدهند، به فکر يک پاداش براي آنها باشيد. اين پاداشها بهتر است حتی کوچک باشند و به سرعت مورد استفاده قرار گیرند و خيلي خوب است که نوعي فعالیت مشترک با والدین باشند. بچهها با گذراندن وقت با والدینشان بسیار انگیزه میگیرند. به عنوان مثال، بعد از آن که کودک شما یک ارائه ترسناک! در مدرسه انجام میدهد با هم یک پیتزا برای شام درست کنید.
هميشه شاد و سلامت باشيد. پونهسا
آخرین بروزرسانی در 1398/02/26-18:24